چندروز پیش بود که گفت پاندای گ فوکارو باید ببینی و وقتی دید من مسخره میکنم گفت جون من ببینش.
امشب گفت دیدیش؟گفتم نه.به شوخی گفت خوبه قسم جونمو دادم
این حرفا با اینکه جنبه شوخی داشتن ولی توی ذهن پرمشغله من گم شده بودن.
و امشب من تا ساعت ۲ بامداد بیدار موندم و درحالی این نوشته هارو مینوسم که صبح خیلی زود باید برم بیمارستان و چشمام به زور بازن.
ولی ارزششو داشت.
ارزش اینکه قسم جون تو هدر نره.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها